نرم افزار مدیریت crm,وظایف نرم افزار crm

نرم افزار مدیریت crm,وظایف نرم افزار crm,نرم افزار مدیریت crm

نرم افزار مدیریت crm,وظایف نرم افزار crm

نرم افزار مدیریت crm,وظایف نرم افزار crm,نرم افزار مدیریت crm

نرم افزار crm

ریف نشده و معمولاً برای کاربران درک اینکه یک شخص\nخاص می‌بایست سرنخ باشد یا مشتری احتمالی کار سختی خواهد بود.\nسابق بر این برخی از متریک‌ها برای قضاوت در مورد کارایی کلی شرکت در نظر گرفته می‌شدند بدون اینکه به چگونگی تأثیرگذاری کاربران بر روی آن‌ها اشاره ای داشته باشند. یکی از مثال‌های متداول متریک قدیمی میزان رضایتمندی مشتریان غول Bugaboo است.داشتن متریک رضایتمندی مشتری برای قضاوت کلی شرکت می‌تواو ظریف این است که شما باید ترکیبی از متریک‌ها را انتخاب کنید که اهداف سازمانی را بهبود ب\nخشد. هر چیزی که با معیارهای یادشده همخوانی نداشته باشد تنها باعث هدررفتن زمان و هزینه شده و در نهایت خرج‌های غیرضروری را به بار می‌آورند.اما یک سؤال مهم نیز وجود دارد. با چه ابزاری اطلاعات را جمع آوری کرده و متریک‌ها را کنترل کنیم؟بهترین ابزاری که می‌توانید برای جمع آوری اطلاعات و ردگیری متریک‌ها دا\nشته باشی

ا اندازه می‌گیرد چون همان را به دست خواهید آورد. برخی اوقات اندازه گیری چیزهای غلط می‌تواند به سیستم CRM شما آسیب بزند.برای مثال، این مهم است که میزان حجم تماس مرکز تلفن Call Center خود را مدیریت کنید. متریک منطقی این است که هر نماینده خدما\nت به مشتری (CSR (Customer Service Representative چه میزان زمان را برای هر تماس صرف می‌کند.متاسفانه متریک زمان باعث می‌شود که CSR ها خیلی سریع به تماس پایان داده و در اغلب اوقات مشتری را با سؤالات بی پاسخ رها کنند. این رویکرد نامناسب باعث آسیب زدن به میزان رضایت مشتری شده و می‌تواند رابطه موجود بین م\nشتریان را از بین ببرد.ک متریک خوب اهداف کسب و کار شما را پشتیبانی می‌کند درحالیکه متریک‌های بد در مقابل آن عمل کرده و متریک‌های متوسط یا غیرمرتبط نیز تنها زمان را هدر می‌دهند. همچنین متریک‌های خوب، شفاف و قابل درک هستند. بین متریک‌ها و نتایج موردانتظار باید رابطه ای مستقیم و واضح وجود داشته باشد.\nمتریک‌ها ظاهری فریبنده داشته و این امکان وجود دارد که برای پیدا کردن بهترین متریک به راحتی در دام بیافتیم. اما در مورد متریک‌ها، بهترین بودن می‌تواند عامل خطرناک و مخربی باشد و ممکن است در هنگام پرداختن به موارد حاشیه ای به راحتی به دام بیافتید. آنچنانکه متریک‌های به دست آمده آنقدر پیچیده خواهند بود\nکه هر کسی قادر به درک آن‌ها نخواهد بود. بدتر از همه اینا و پلتفرم‌های مختلف در محیط‌های م\nحاسباتی امروزی، مشتریان هر دو برنامه می‌توانند هم از طریق Salesforce1 و Salesforce به اطلاعات Office دسترسی پیدا کرده، آن‌ها را به اشتراک گذاشته و آن‌ها را ویرایش کنند. این امکان می‌تواند هر نوع نقص موجود بین شرکت‌ها را از بین ببرد. بر خلاف ابزارهای یکپارچه سازی third-partyکه پرهزینه هستند، این شراک\nت جدید امکان یکپارچه سازی رایگان را برای مشترکین Office 365 فراهم آورده است. این شراکت برای "دزدیدن" مشتریان از طرف یکی از دو شرکت طراحی نشده است بلکه هدف آن گسترش پلتفرمی است که Salesforce می‌تواند در آن نصب شده و مورد استفاده قرار گیرد. در ۲۹ ماه می امسال، مایکروسافت با انعقاد قرارداد شراکت بلندمد\nت با شرکت رقیبش salesforce.comدنیای مدیریت ارتباط با مشتری یا CRM را شگفت زده کرد. ساتیا نادلا مدیر اجرایی مایکروسافت و مارک بنیوف رییس و مدیر اجرایی Salesforce.comدر یک نشست خبری در ۲۹ می شرکت کرده و آغاز شراکت جدیدشان را اعلام کردند. این دو شرکت اعلام داشتند که شراکت استراتژیک آن‌ها با هدف توسعه ر\nاهکارهای جدیدی توسعه یافته است که برنامه‌ها و پلتفرم‌های CRM شرکت salesforce.com را با برنامه‌های office و windows مایکروسافت ارتباط می دهد تا بهره وری مشتریانشان دوچندان شود. جزییات این همکاری در زمان اعلام آن فاش نشد‌.نادلا از این همکاری ابراز خوشحالی کردهکه اعمال تغییر در کارایی موردنظر منجر به ایجاد تغییر در متریک‌ها نخواهد شد. این عامل باعث می‌شود که مدیران و کسانی که سعی می‌کنند متریک‌هایشان را با کارایی خود هم تراز کنند، دچار دلسردی شوند.ساده سازی متریک‌ها امری مهم و حیاتی است زیرا همین متر\nیک‌ها هستند که کارها و فعالیت‌های موجود را هدایت می‌کنند و اگر افرادی که مورد سنجش قرار می‌گیرند به این درک و فهم نرسند که متریک‌ها چه می‌باشند و چگونه مورد محاسبه قرار می‌گیرند، پس نمی‌توانند تأثیر خاصی بر روی رفتار خویش بگذارند.بخشی از فرایند ساده سازی این موضوع است که تعریف اصطلاحات واضح و قابل د\nرک باشند. برای مثال، در CRM، بسیاری از شرکت‌ها "مشتریان احتمالی" را از "سرنخ‌ها" جدا می‌کنند. این تعریف تا زمانی قابل قبول است که هر کسی تعریف مشترکی از این اصطلاحات داشته و بتواند یکی را از دیگری تفکیک کند. با این حال در اغلب اوقات اصطلاحات به خوبی تعریف نشده و معمولاً برای کاربران درک اینکه یک شخص\nخاص می‌بایست سرنخ باشد یا مشتری احتمالی کار سختی خواهد بود.\nسابق بر این برخی از متریک‌ها برای قضاوت در مورد کارایی کلی شرکت در نظر گرفته می‌شدند بدون اینکه به چگونگی تأثیرگذاری کاربران بر روی آن‌ها اشاره ای داشته باشند. یکی از مثال‌های متداول متریک قدیمی میزان رضایتمندی مشتریان غول Bugaboo است.داشتن متریک رضایتمندی مشتری برای قضاوت کلی شرکت می‌تواا اندازه می‌گیرد چون همان را به دست خواهید آورد. برخی اوقات اندازه گیری چیزهای غلط می‌تواند به سیستم CRM شما آسیب بزند.برای مثال، این مهم است که میزان حجم تماس مرکز تلفن Call Center خود را مدیریت کنید. متریک منطقی این است که هر نماینده خدما\nت به مشتری (CSR (Customer Service Representative چه میزان زمان را برای هر تماس صرف می‌کند.متاسفانه متریک زمان باعث می‌شود که CSR ها خیلی سریع به تماس پایان داده و در اغلب اوقات مشتری را با سؤالات بی پاسخ رها کنند. این رویکرد نامناسب باعث آسیب زدن به میزان رضایت مشتری شده و می‌تواند رابطه موجود بین م\nشتریان را از بین ببرد.ک متریک خوب اهداف کسب و کار شما را پشتیبانی می‌کند درحالیکه متریک‌های بد در مقابل آن عمل کرده و متریک‌های متوسط یا غیرمرتبط نیز تنها زمان را هدر می‌دهند. همچنین متریک‌های خوب، شفاف و قابل درک هستند. بین متریک‌ها و نتایج موردانتظار باید رابطه ای مستقیم و واضح وجود داشته باشد.\nمتریک‌ها ظاهری فریبنده داشته و این امکان وجود دارد که برای پیدا کردن بهترین متریک به راحتی در دام بیافتیم. اما در مورد متریک‌ها، بهترین بودن می‌تواند عامل خطرناک و مخربی باشد و ممکن است در هنگام پرداختن به موارد حاشیه ای به راحتی به دام بیافتید. آنچنانکه متریک‌های به دست آمده آنقدر پیچیده خواهند بود\nکه هر کسی قادر به درک آن‌ها نخواهد بود. بدتر از همه این

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.